English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6152 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scheme of life U رویه زندگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
it is impossible to live there U نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. U ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
lead a dog's life <idiom> U زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
facets U رویه
ism U رویه
surfaced U رویه
upper crust U رویه
tenors U رویه
tenor U رویه
outsides U رویه
outside U رویه
irregular U بی رویه
facet U رویه
tactics U رویه
encrustations U رویه
procedure U رویه
praxis U رویه
encrustation U رویه
insteps U رویه
instep U رویه
surface U رویه
upper U رویه
uppers U رویه
policy U رویه
facings U رویه
water surface U رویه اب
mTtiers U رویه
immethodical U بی رویه
comportment U رویه
metiers U رویه
metier U رویه
these t. were not U رویه
vamp U رویه
practice U رویه
policies U رویه
surfaces U رویه
facing U رویه
tack U پونز رویه
tacked U پونز رویه
scheme U ترتیب رویه
rough surface U رویه زبر
tacking U پونز رویه
rubbed surface U رویه صاف
tacks U پونز رویه
top milk U رویه شیر
surface-to-air U رویه به هوا
single sided disk U دیسک یک رویه
schemes U ترتیب رویه
surfaced U رویه فاهر
surfaces U رویه دادن
surface U رویه فاهر
surfaces U رویه فاهر
surface U رویه دادن
the policy of the government U رویه دولت
sandal U کفش بی رویه
sandals U کفش بی رویه
encrustation U رویه بندی
encrustations U رویه بندی
triacontahedral U سی رویه سی طرفی
schemed U ترتیب رویه
surfaced U رویه دادن
exfoliation U رویه سابی
impolicy U رویه غلط
in stream procedure U رویه با مسیل
precedent U رویه قضایی
precedents U رویه قضایی
card face U رویه کارت
cover U رویه لفاف
coverings U رویه لفاف
covers U رویه لفاف
smooth surface U رویه صاف
top U رویه عالی
code page U رویه رمز
control procedure U رویه کنترل
facet theory U نظریه رویه ها
finishing coat U اندود رویه
flippy U فلاپی دو رویه
dummy module U رویه ساختگی
cross section U رویه برش
line U حدود رویه
lines U حدود رویه
hard soil U رویه محکم
practice U رویه پیشه
cant U رویه اریب
recovery procedure U رویه ترمیمی
procedure declaration U اعلان رویه
procedure oriented U رویه گرا
plane U رویه هموار
road surface U رویه راه
pure procedure U رویه جامع
system U قاعده رویه
systems U قاعده رویه
recursive procedure U رویه بازگشتی
planimeter U رویه پیما
pillow case U رویه بالش
planing U رویه هموار
ism U اعتقاد رویه
planes U رویه هموار
judicial precedent U رویه قضایی
planed U رویه هموار
ostrich policy U رویه کبک
pentahedral U پنج رویه
to change the tack U تغییر رویه دادن
to explain oneself U رویه یاقصدخودراشرح دادن
slope weir U شادروان با رویه شیبدار
slope weir U بندسرریز با رویه شیبدار
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
irregular act U عمل خلاف رویه
binder course U قشر زیرین رویه
new departure U اغاز رویه تازه
procedure oriented language U زبان رویه گرا
surface treatment U عملیات سطح رویه
international practice U رویه بین المللی
procedure U رویه طریقه فرایند
impolitic U مخالف رویه صحیح
revamping U دوباره رویه انداختن
overgrown U دارای رشد بی رویه
revamp U دوباره رویه انداختن
low key posture U رویه محافظه کارانه
revamps U دوباره رویه انداختن
bristle U رویه تجاوزکارانه داشتن
bristled U رویه تجاوزکارانه داشتن
revamped U دوباره رویه انداختن
frosting U رویه خامهای کیک یا شیرینی
one time tape U نوار یک رویه کلید رمز
altar-slad U [سنگ رویه فوقانی محراب]
cataloged procedure U رویه فهرست بندی شده
deck board U کف یا رویه پالت حمل مهمات
honesty is the best policy U راستی ودرستی بهترین رویه
one time pad U صفحات کلید رمز یک رویه
flippy diskette U دیسکت با دو رویه قابل ضبط
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
the old p should be continued U رویه پیش بایدادامه یابد
to pull in U دست از کار یا رویه خودکشیدن
tambour U رویه یادیواره متحرک چوبی
to change one's course U خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
to take a course U رویه ایی را اتخاذ کردن
to mark out one's course U طرحی برای رویه خود ریختن
rolltop desk U میز تحریر دارای رویه کشودار
sop U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
resurfacing U شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
sops U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
spas U Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
spa U Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer U صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
scrap heap policy U رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
moquette U پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
hol U Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
newton raphson U اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
prunella U پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
vita U زندگی
existences U زندگی
lives U زندگی
existence U زندگی
lives of great men U زندگی
life U زندگی
lifeline U خط زندگی
habitancy U زندگی
togetherness U زندگی با هم
vivification U زندگی
wile a U در زندگی
habitance U زندگی
living U زندگی
lifelines U خط زندگی
eau de vie U اب زندگی
life motto U شعار زندگی
living standard U سطح زندگی
life instinct U غریزه زندگی
level of living U سطح زندگی
life history U تاریخچه زندگی
life experiences U تجارب زندگی
life chance U مجال زندگی
life cycle U دوره زندگی
life style U سبک زندگی
intravitam U در زمان زندگی
he lives on air U زندگی میکند
happy life U زندگی باخوشدل
happy life U زندگی اسوده
ever lasting life U زندگی جاویدان
intravital U در زمان زندگی
incertitude U ناپایداری زندگی
hutment U زندگی در کلبه
evening of life U شام زندگی
life sustenance U گذران زندگی
uterine life U زندگی زهدانی
scheme of life U نقشه زندگی
rurality U زندگی روستایی
social life زندگی اجتماعی
Shame on you ! U تف بر این زندگی
renascence U زندگی مجدد
redivivus U زندگی نویافته
facts of life <idiom> U حقایق زندگی
(the) high life <idiom> U زندگی تجملاتی
life of Riley <idiom> زندگی بی دغدغه
public life U زندگی سیاسی
sentience U زندگی فکری
sequestered life U زندگی مجرد
single life U زندگی مجردی
vital energy U نیروی زندگی
vitalize U زندگی دادن
Recent search history Forum search
1life cycle ceremonies
1rite de passage
1wife is life life is knife knife kill the life
1you'll go through life thinking that you hate each other.
1دلخوشیهای کوچک را در بدترین شرایط زندگی فراموش نمیکنم
1Country pumkin
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
0فقط خودم میتوانم زندگی خودم را تغییر دهم هیچکس نمیتواند اینکار را برای من انجام دهد
0خرچنگ نعلی اسبی در کدام مناطق دنیا زندگی می کند
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com